خدا می بیند...God sees
جوانا! رهِ طاعت امروز گير×كه فردا نيايد جواني زپير
قالب وبلاگ

 

روزه در امتهاى پيشين

از تورات و انجيل فعلى نيز بر مى آيد كه روزه در ميان يهود و نصارى بوده و اقوام و ملل ديگرهنگام مواجه شدن با غم و اندوه روزه مى گرفته اند چنانكه در«قاموس كتاب مقدس»آمده است : «روزه كليه در تمام اوقات ، در ميان هر طائفه و هر ملت و مذهب ، درموقع ورود اندوه و زحمت غير مترقبه ، معمول بوده است». ونيز از تورات بر مى آيد كه موسى (عليه السلام ) چهل روز روزه داشته است چنانكه مى خوانيم«هنگام بر آمدنم به كوه كه لوح هاى سنگى يعنى لوح هاى عهدى كه خداوند با شما بست بگيرم آنگاه در كوه چهل روز و چهل شب ماندم نه نان خوردم و نه آب نوشيدم».
و همچنين به هنگام توبه و طلب خشنودى خداوند، يهود روزه مى گرفتند: «قوم يهود غالبا در موقعى كه فرصت يافته مى خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمايند روزه مى داشتند تا به گناهان خود اعتراف نموده بواسطه روزه و توبه ، رضاى حضرت اقدس الهى را تحصيل نمايند». «روزه اعظم با كفاره ، محتمل است كه فقط روزه يك روز ساليانه مخصوص بود كه در ميان طائفه يهود مرسوم بود. البته روزه هاى موقتى ديگر نيز از براى يادگارى خرابى اورشليم و غيره مى داشتند».
 
حضرت مسيح نيز چنانكه از«انجيل»استفاده مى شود چهل روز روزه داشته : «آنگاه عيسى از قوت روح به بيابان برده شد تا ابليس او را امتحان نمايد ... پس چهل شبانه روز روزه داشته عاقبة الامر گرسنه گرديد». و نيز از انجيل«لوقا»بر مى آيد كه حواريون مسيح نيزروزه مى گرفتند. باز در قاموس كتاب مقدس آمده است : «بنابراين حيات حواريون و مؤ منين ايام گذشته عمرى مملو از انكارلذات و زحمات بيشمار و روزه دارى بود».
به اين ترتيب اگرقرآن مى گويد«كما كتب على الذين من قبلكم»
(همان گونه كه بر پيشينيان نوشته شد) شواهد تاريخى
فراوانى داردكه در منابع مذاهب ديگر حتى
 بعد از تحريف به چشم مى خورد.
 آيت الله ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه ، جلد1، ذيل آيات 183- 185

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

امتياز ماه مبارك رمضان

اينكه ماه رمضان براى روزه گرفتن انتخاب شده بخاطر اين است كه اين ماه بر ساير ماه ها برترى دارد، ...
امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: « تورات»در ششم ماه مبارك رمضان و«انجيل»در دوازدهم و«زبور»در هيجدهم و«قرآن مجيد»در شب قدر نازل گرديده است.
به اين ترتيب ماه رمضان همواره ماه نزول كتابهاى بزرگ آسمانى و ماه تعليم وتربيت بوده است چرا كه تربيت و پرورش بدون تعليم و آموزش صحيح ممكن نيست ، برنامه تربيتى روزه نيز بايد با آگاهى هر چه بيشتر و عميق تر از تعليمات آسمانى هماهنگ گردد، تا جسم و جان آدمى را از آلودگى گناه شستشو دهد.در آخرين جمعه ماه شعبان پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) براى آماده ساختن ياران خود جهت استقبال از ماه مبارك رمضان خطبه اى خواند و اهميت اين ماه را چنين گوشزد نمود:
«اى مردم ! ماه خدا با بركت آمرزش و رحمت به سوى شمارو مى آورد.
اين ماه برترين ماه ها است . روزهاى آن برتر از روزهاى ديگر، وشب هاى آن بهترين شبها است لحظات و ساعات اين ماه بهترين ساعات است . ماهى است كه به ميهمانى خدا دعوت شده ايد و از كسانى كه مورد اكرام خدا هستند مى باشيد.
نفسهاى شما همچون تسبيح ، خوابتان چون عبادت ، اعمالتان مقبول ، ودعايتان مستجاب است . بنابراين با نيتهاى خالص و دلهاى پاك از خداوند بخواهيد تا شما را در روزه داشتن و تلاوت قرآن در اين ماه توفيق دهد، چرا كه بدبخت كسى است كه از آمرزش الهى در اين ماه بزرگ محروم گردد. با گرسنگى و تشنگى خويش در اين ماه به ياد گرسنگى و تشنگى رستاخيز باشيد، بر فقراء و بينوايان بخشش كنيد، پيران خويش را گرامى داريد، به خردسالان رحمت آوريد، پيوند خويشاوندى را محكم سازيد. زبانهايتان را از گناه باز داريد، چشمان خويش را از آنچه نگاه كردنش حلال نيست بپوشانيد، گوشهاى خويش را از آنچه شنيدنش حرام است فرا گيريد بر يتيمان مردم شفقت و محبت كنيد، تا با يتيمان شما چنين كنند...» 
آيت الله ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه ، جلد1، ذيل آيات 183- 185

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

... تنها روزه داران !
* رسول خدا(صلي الله عليه وآله :) الصوم جنة من النار: روزه سپرى است در برابر آتش دوزخ .
* در حديث ديگرى از على (عليه السلام)مى خوانيم كه از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرسيدند: چه كنيم كه شيطان از ما دور شود ؟ فرمود: الصوم يسود وجهه ، والصدقة تكسر ظهره ، و الحب فى الله و المواظبة على العمل الصالح يقطع دابره ، والاستغفار يقطع وتينه : روزه روى شيطان را سياه مى كند، وانفاق در راه خدا پشت او را مى شكند، و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مى كند، و استغفار رگ قلب او را مى برد  ! .
*‌ در نهج البلاغه به هنگامى كه امير مؤ منان على (عليه السلام ( فلسفه عبادات را بيان مى كند به روزه كه مى رسد چنين مى فرمايد: و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق : خداوند روزه را از اين جهت تشريع فرموده كه روح اخلاص در مردم پرورش يابد   ! .
*‌ و نيز در حديث ديگرى ازپيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مى خوانيم : ان للجنة بابا يدعى الريان لايدخل فيها الا الصائمون : بهشت درى دارد به نام ريان سيراب شده كه تنها روزه داران ازآن وارد مى شوند.
مرحوم صدوق درمعانى الاخباردر شرح اين حديث مى نويسد انتخاب اين نام براى اين در بهشت به خاطر آن است كه بيشترين زحمت روزه دار از ناحيه ی عطش است ، هنگامى كه روزه داران از اين در وارد مى شوند چنان سيراب مى گردند كه بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد.
 
آيت الله ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه ، جلد1، ذيل آيات 183- 185

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

اثرات تربيتى روزه

روزه ابعاد گوناگونى دارد، و آثارفراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مى گذارد، كه از همه مهمتربعد اخلاقى و فلسفه تربيتى آن است . از فوائد مهم روزه اين است كه روح انسان را تلطيف، و اراده ي انسان راقوى و غرائز او راتعديل مى كند .

 
روزه دار بايد در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و همچنين لذت جنسى چشم بپوشد، و عملا ثابت كند كه او همچون حيوان در بند اصطبل وعلف نيست ، او مى تواند زمام نفس سركش را به دست گيرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقيقت بزرگترين فلسفه ی روزه همين اثر روحانى و معنوى آن است ، انسانى كه انواع غذاها و نوشابه ها در اختيار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى رود، همانند درختانى است كه در پناه ديوارهاى باغ بر لب نهرها مى رويند، اين درختان نازپرورده ، بسيار كم مقاومت و كم دوامند اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شودپژمرده مى شوند، و مى خشكنداما درختانى كه از لابلاى صخره ها در دل كوه ها وبيابان ها مى رويند و نوازشگر شاخه هايشان از همان طفوليت طوفانهاى سخت ، و آفتاب سوزان ، و سرماى زمستان است ، و با انواع محروميتها دست به گريبانند، محكم و بادوام و پر استقامت و سخت كوش و سخت جانند!.
روزه نيز با روح و جان انسان همين عمل را انجام مى دهد و با محدوديت هاى موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت مى بخشد، و چون غرائز سركش را كنترل مى كند بر قلب انسان نور و صفا مى پاشد خلاصه روزه انسان را از عالم حيوانيت ترقى داده و به جهان فرشتگان صعود مى دهد ... 
آيت الله ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه ، جلد1، ذيل آيات 183-185

 

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

اثر بهداشتى و درمانى روزه

 

 

در طب امروز و همچنين طب قديم ، اثر معجزآساى امساك در درمان انواع بيماري ها به ثبوت رسيده و قابل انكار نيست ، كمتر طبيبى است كه در نوشته هاى خود اشاره اى به اين حقيقت نكرده باشد، زيرا مى دانيم عامل بسيارى از بيماري ها زياده روى در خوردن غذاهاى مختلف است ، چون مواد اضافى جذب نشده به صورت چربى هاى مزاحم در نقاط مختلف بدن ، يا چربى و قند اضافى در خون باقى مىماند، اين مواد اضافى در لابلاى عضلات بدن در واقع لجنزارهاى متعفنى براى پرورش انواع ميكربهاى بيماريهاى عفونى است ، و در اين حال بهترين راه براى مبارزه با اين بيماريها نابود كردن اين لجنزارها از طريق امساك و روزه است !.روزه زباله ها ومواد اضافى و جذب نشده بدن را مى سوزاند، و در واقع بدن را«خانه تكانى»مى كند. بعلاوه يك نوع استراحت قابل ملاحظه براى دستگاه هاى گوارشى و عامل مؤ ثرى براى سرويس كردن آنهااست ، و با توجه به اينكه اين دستگاه از حساسترين دستگاه هاى بدن است و در تمام سال به طور دائم مشغول كار است ، اين استراحت براى آنها نهايت لزوم را دارد. بديهى است شخص روزه دار طبق دستور اسلام به هنگام«افطار»و«سحور»نبايد در غذا افراط و زياده روى كند، تا از اين اثر بهداشتى نتيجه كامل بگيرد، در غير اين صورت ممكن است نتيجه بر عكس شود.«الكسى سوفورين»دانشمند روسى در كتاب خود مى نويسد: «درمان از طريق روزه فائده ويژه اى براى درمان كم خونى ، ضعف روده ها التهاب بسيط و مزمن ، دملهاى خارجى و داخلى ، سل ، اسكليروز، روماتيسم نقرس ،استسقاء، نوراستنى ، عرق النساء، خراز (ريختگى پوست )، بيماريهاى چشم ، مرض قند،بيماريهاى جلدى ، بيماريهاى كليه ، كبد و بيماريهاى ديگر دارد. معالجه از طريق امساك اختصاص به بيماري هاى فوق ندارد، بلكه بيماري هائى كه مربوط به اصول جسم انسان است و با سلولهاى جسم آميخته شده همانند: سرطان سفليس ، سل و طاعون را نيز شفا مىبخشد!.» در حديث معروفى پيغمبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مى فرمايد: «صوموا تصحوا»:  « روزه بگيريد تا سالم شويد ». و در حديث معروف ديگر نيز از پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) رسيده است«المعدة بيت كل داء و الحمية راس كل دواء»: «معده خانه تمام دردها است و امساك بالاترين داروها! » (بحار الانوار جلد14قديم). 

 آيت الله ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه ، جلد1، ذيل آيات 183- 185

www.javani.loxblog.com
 

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

اثر اجتماعى روزه
 

بر كسى پوشيده نيست . روزه يك درس مساوات و برابرى در ميان افراداجتماع است ، با انجام اين دستور مذهبى ، افراد متمكن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس در مى يابند، و هم با صرفه جوئى در غذاى شبانه روزى خود مى توانند به كمك آنها بشتابند. البته ممكن است با توصيف حال گرسنگان و محرومان ، سيران را متوجه حال گرسنگان ساخت ، ولى اگر اين مساءله جنبه حسى و عينى به خود بگيرد اثر ديگرى دارد،روزه به اين موضوع مهم اجتماعى رنگ حسى ميدهد، لذا در حديث معروفى از امام صادق)عليه السلام ) نقل شده كه هشام بن حكم از علت تشريع روزه پرسيد ،امام (عليه السلام ) فرمود :
 انما فرض الله الصيام ليستوى به الغنى و الفقير و ذلك ان الغنى لم يكن ليجد مس الجوع فيرحم الفقير، و ان الغنى كلما اراد شيئا قدر عليه ، فاراد الله تعالى ان يسوى بين خلقه ،و ان يذيق الغنى مس الجوع و الالم ، ليرق على الضعيف و يرحم الجائع :
روزه به اين دليل واجب شده است كه ميان فقير و غنى مساوات بر قرارگردد، و اين به خاطر آن است كه غنى طعم گرسنگى را بچشد و نسبت به فقير اداى حق كند،چرا كه اغنياء معمولا هر چه را بخواهند براى آنها فراهم است ، خدا مى خواهد ميان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگى و درد و رنج را به اغنياء بچشاند تا به ضعيفان و گرسنگان رحم كنند.
راستى اگر كشورهاى ثروتمندجهان چند روز را در سال روزه بدارند و طعم گرسنگى را بچشند باز هم اين همه گرسنه درجهان وجود خواهد داشت ؟!

آيت الله ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه ، جلد1، ذيل آيات 183- 185

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

 
جواز معالجه توسط جنس مخالف در هنگام ضرورت
 
از امام صادق (عليه السلام )
روايت شده كه از او در اين باره پرسيدند كه :
اگر زنى به بيمارى اى جسمى مبتلا شود ،
آيا درست است كه مردى او را درمان كند؟
فرمود اگر چاره اى جز اين نباشد، اشكالى ندارد.
 
عدم جواز معالجه توسط جنس مخالف در هنگام عدم ضرورت
 
از (برادرم ) امام كاظم (عليه السلام )
درباره زنى پرسيدم كه در ران يا شكم يا بازويش
زخمى وجود دارد ، آيا براى مرد ،
درست است در كار درمان اين زخم ،
بدان بنگرد ؟
فرمود:نه .
محمدي ري شهري ، دانش نامه احاديث پزشكي ،
ترجمه : حسين صابري ، ج ا ، ص55

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

رعايت ضرورت در تجويز دارو

در روايات فراوانى اهل بيت (عليهم السلام) تأكيد شده است
كه تاآن جا كه بدن ، قدرت تحمل بيمارى را دارد،
بيمار نبايد به پزشك مراجعه كند؛
زيرا مصرف دارو بدون ضرورت براى سلامت انسان ،
زيانبار است .
امام على (عليه السلام ) مي فرمايد:
 
امش بدائك ما مشى بك .
 
بادرد خويش تا آن هنگام كه با تو مدارا مى كند ، مدارا كن .
 
و از امام كاظم (عليه السلام ) روايت شده است:

ادفعوا معالجة الاطباء ما اندفع الداء عنكم ؛
فانه بمنزلةالبناء قليله يجر الى كثيره .
 
تا زمانى كه بيمارى به جِدّ با شما درگيرنشده است ،
درگير معالجه طبيبان نشويد ، كه درمان ،
به مانند ساختمان است كه مقداركمى از آن ،
شخص را به مقدار فراوانش مى كشاند.
محمدي ري شهري ، دانش نامه احاديث پزشكي ،
ترجمه : حسين صابري ، ج ا ، ص62

 

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

از امام صادق (عليه السلام) در مورد اين كه مردى را
يك يهود يا مسيحى درمان كند ،پرسيدند . فرمود:
 در اين كار ، اشكالى نيست .
شفا به دست خداوند متعال است .
دعائم الاسلام : ج 2 ص 144 ح 501
محمدي ري شهري ، دانش نامه احاديث پزشكي ،
ترجمه : حسين صابري ، ج ا ، ص55

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

www.javani.loxblog.com

 

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

الْحَذَرَ ! الْحَذَرَ !فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ .
هشدار ! هشدار !
به خدا سوگند !
خداوند چنان پرده‏ پوشى کرده
که مي پندارى تو را بخشيده است .
نهج البلاغه، حكمت 30 ، ترجمه ي محمد دشتي

 

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ .
حضرت علي عليه السلام فرمودند:
کسى که کردارش او را به جايى نرساند ،
افتخارات خاندانش او را به جايى نخواهد رسانيد .
نهج البلاغه،حكمت 23، ترجمه ي محمد دشتي

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

يَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ
عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ فَاحْذَرْهُ .
حضرت علي عليه السلام :
اى فرزند آدم !
زمانى که خدا را می ‏بينى که
انواع نعمت‏ها را به تو مى ‏رساند
در حالى که تو معصيت کارى ، بترس .
نهج البلاغه ، ترجمه ي محمد دشتي ، حكمت 25

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

سپاس خداوندي را كه سخنوران از ستودن او عاجزند ، و حسابگران از شمارش نعمت هاي او ناتوان ، و تلاشگران از اداي حق او درمانده اند .خدايي كه افكار ژرف انديش ذات او را درك نمي كنند و دست غواصان درياي علوم به او نخواهد رسيد . پروردگاري كه براي صفات او حد و مرزي وجود ندارد ، و تعريف كاملي نمي توان يافت و براي خدا وقتي معين ، و سرآمدي مشخص نمي توان تعيين كرد .مخلوقات را با قدرت خود آفريد ، و با رحمت خود بادها را به حركت در آورد و به وسيله ي كوه ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل كرد.نهج البلاغه ، ترجمه ي قسمتي از خطبه ي اول  

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

حمّام منجاب كجاست ؟!
اسرافكاري به جان دادن افتاد و هر بار كه به او گفتند: بگو: لا اله الا الله . اين بيت را مي خواند: خدايا! زني خسته روزي مي پرسيد: راه گرمابه ي منجاب كجاست ؟
و سببش آن بود كه روزي ، زني زيبا و پاكدامن ، از خانه به قصد گرمابه ي منجاب بيرون آمد و راه آن را نمي دانست و از خستگي ، از راه رفتن باز ماند . مردي را ديد، كه بر در خانه اش ايستاده است . نشاني گرمابه ي منجاب را از او پرسيد و او ، خانه ي خويش را به او نشان داد . چون زن درون رفت در را بر او بست . اما زن ، همين كه مكر او را دانست ، از خويش روي خوش نشان داد و گفت : طعام و بوي خوش فراهم كن و زود باز گرد ! و چون مرد بيرون رفت ، او نيز از خانه خارج شد
و از او رهايي يافت .
بنگر! كه اين لغزش ، چگونه او را به هنگام مرگ از اقرار شهادت باز داشت با آن كه جز كشاندن زن به خانه و انديشه زنا مرتكب گناه ديگر نشده بود .
شيخ بهايي(ره)،كشكول،دفتر اول،ص185

محمد حسين محمدي،هزار و يك حكايت اخلاقي،ح497،ص369

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

راست مي گويي ؟ عاشقي ؟!
روایت کرده اند : سلیمان ،گنجشکی را دید که ماده ي خود را می گفت : چرا خویش را از من بازمي داری؟ که اگر بخواهم٬توانم که بارگاه سلیمان را به منقار گیرم و به دریا اندازم.
سلیمان از سخن او لبخندی زد و آن دو را خواند و به نر گفت :
آیا می توانی که چنین کنی؟
گفت: ای پیامبر خدا ! نه . امّا، مرد٬ گاه٬شخصیت خویش را در چشم زن آراید و آن را نزد همسر خویش بزرگ جلوه دهد و عاشق را نکوهش نشاید .
پس سلیمان٬ ماده را گفت :
چرا خویش را از او دریغ می داری؟ و حال آنکه او تو را دوست دارد
گفت:ای پیامبر خدا ! به زبان می گوید٬اما عاشق نیست.او دعوی عشق دارد و حال آن که با من٬دیگری را نیز دوست دارد .
سخن گنجشک در دل سلیمان اثر کرد و به سختی گریست و چهل روز خویش را از مردم پنهان داشت و خدا را می خواند که دل او را برای محبت خویش خالی کرده و از آمیختن با دوستی دیگری بازدارد .
شیخ بهائی(ره)،کشکول،دفتر اول، ص 184

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

از عقيقه چه مي دانيد ؟
1- عقيقه ،گوسفند يا حيوان ديگري است كه روزهاي نخست تولد نوزاد، براي او قرباني مي كنند.
2- مستحب است براي پسر،حيوان نر و براي دختر، حيوان ماده عقيقه كنند.
3- مستحب است عقيقه را روز هفتم انجام دهند و اگر از روز هفتم تأخير افتاد،همچنان مستحب است حتي اگر فرزند بالغ شد،مستحب است كه براي خودش عقيقه كند.
4- حيوان هايي كه مي توان عقيقه كرد:
همان حيوان هايي كه مي توان در حج قرباني كرد و همان ها كه از متعلقات زكات و كفاره ي محرمات احرام است.
5- صدقه دادن پول حيوان به جاي عقيقه كافي نيست و جاي آن را نمي گيرد.
6- مستحب است ، پاچه و ران عقيقه را به «ماما» بدهند.
7- در عقيقه مخيرند بين اينكه گوشت خام يا پخته شده را تقسيم كنند، يا بپزند و عده اي از مؤمنين- حداقل ده نفر- را دعوت كنند و به آنها غذا بدهند.
محمدحسين فلاح زاده ،آموزش فقه ، درس 63، ص 366

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

بزمِ شراب درهم مي ريزد !
روزي ازامام هادي عليه السلام نزد متوكل سعايت كردند كه درمنزل او اسلحه ونوشته ها واشياي ديگري است كه ازشيعيان اودرقم به اورسيده واوعزم شورش برضد دولت را دارد.
متوكل گروهي رابه منزل آن حضرت فرستاد وآنان شبانه به خانه امام هجوم بردند،ولي چيزي به دست نياوردند،آنگاه امام را دراطاقي تنها ديدند كه دربه روي خود بسته وجامه ي پشمين برتن دارد وبرزميني مفروش ازشن وماسه نشسته وبه عبادت وتلاوت قرآن مشغول است.امام را با همان حال نزد متوكل بردند وبه او گفتند:درخانه اش چيزي نيافتيم و او را روبه قبله ديديم كه قرآن مي خواند.
متوكل چون امام را ديد،عظمت وهيبت امام او را فرا گرفت و بي اختيار حضرت را احترام كرد ودركنارخود نشاند وجام شرابي راكه دردست داشت به آن حضرت تعارف كرد! امام سوگندياد كرد وگفت:گوشت وخون من با چنين چيزي آميخته نشده است،مرا معاف دار!اودست برداشت وگفت:شعري بخوان! امام فرمود:من شعركم دربردارم گفت:بايد بخواني! امام اشعاري خواند كه ترجمه ي آن چنين است:
(زمامداران جهانخوار ومقتدر) برقله ي كوهسارها شب را به روزآوردند درحالي كه مردان نيرومند ازآنان پاسداري مي كردند،ولي قله ها نتوانستند آنان را (ازخطرمرگ)برهانند.
آنان پس ازمدتها عزت ازجايگاه هاي امن به زيركشيده شدند ودرگودالها (گورها) جايشان دادند؛چه منزل وآرامگاه نا پسندي!
پس ازآنكه به خاك سپرده شدند،فريادگري فرياد برآور د : كجاست آن دست بندها و تاجها و لباس هاي فاخر؟
كجاست آن چهره هاي در ناز و نعمت پرورش يافته كه به احترامشان پرده ها مي آويختند(بارگاه و پرده و دربان داشتند)؟
گور به جاي آنان پاسخ داد :اكنون كرم ها بر سر خوردن آن چهره ها با هم مي ستيزند !
آنان مدت درازي در دنيا خوردند و آشاميدند؛ولي امروز آنان كه خورنده ي همه چيز بودند ،خود،خوراك حشرات و كرم هاي گور شده اند!
چه خانه هايي ساختند تا آنان را از گزند روزگار حفظ كند ولي سرانجام پس از مدتي ،اين خانه ها و خانواده ها را ترك گفته به خانه ي گور شتافتند!
چه اموال و ذخايري انبار كردند ،ولي همه ي آنها را ترك گفته ، رفتند و آنها را براي دشمنان خود واگذاشتند!
خانه ها و كاخ هاي آباد آنان به ويرانه ها تبديل شد و ساكنان آنها به سوي گورهاي تاريك شتافتند!
مهدي پيشوايي،سيره ي پيشوايان،ص 583

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

خدايا كمك كن طلاقش دهيم مثل علي (ع) پيش از آنكه طلاقمان دهد.
 ... و عجب تر اینکه هنوزهیچکدام به وصال من نرسیده‌اند ...
 
حضرت عیسی علیه السلام دنیا را دید بصورت عجوزه ای که قدش خمیده و چادر رنگین
 
بر سر انداخته و یک دست خود را به حنا خضاب و دست دیگر را به خون آغشته کرده است.
 
عیسی علي نبينا و آله و عليه السلام فرمود : چرا پشتت خمیده ؟ گفتاز بس که عمرکرده‌ام.
 
فرمود که چرا چادر رنگین بر سر داری؟ گفت تا دل جوانان را به آن فریب دهم.
 
فرمود که چرا به حنا خضاب کرده‌ای ؟ گفت الحال شوهری گرفته‌ام.
 
فرمود که چرا دست دیگرت به خون آغشته‌ای ؟ گفت الحال شوهری کشته‌ام.
 
پس عرض کرد: یا روح الله! عجب این است که من پدرمی‌کشم،
پسر طالب من می‌شود و پسر می‌کشم پدر طالب من می‌شود
و عجب تر اینکه هنوزهیچکدام [از طالبان من] به وصال من
نرسیده‌اند و بر بکارت خود باقی هستم.
حاج شيخ محمد منتظري یزدی ، کشکول منتظری ،ص 132

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

... و اما تاريخ از ذكر سبب وفات حضرت(زينب سلام الله عليها)
غفلت كرده [ و چيزي در اين مورد بيان نشده است] ،
آيا اين حضرت به مرگ طبيعي از دنيا رفته و يا به
سبب رنج هاي بسياري كه از شدت مصائب بر
قلب نازنين او وارد شد به شهادت رسيد و يا اينكه
آن حضرت به سبب سمي كه از جانب طاغوت
آن زمان ؛ يعني يزيد لعنة الله عليه با حيله
و نيرنگ به آن حضرت خوراندند به شهادت
رسيده است ؟زيرا بعيد نيست كه اين كار به
صورت مخفيانه به گونه اي كه از ديد مردم
و تاريخ پنهان بماند صورت گرفته باشد .
آيت الله سيد محمد كاظم قزويني ، زينب الكبري (عليها السلام )
من المهد الي اللحد ، مترجم : محمد اسكندري ، ص 398
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

نقشه اين بود كه
با توطئه ي كشف حجابِ مفتضح
در زمان  قلدر نافهم رضا خان ، اين قشر عزيز را
 كه جامعه را بايد بسازد ، تبديل كنند به يك قشري كه
فاسد كنند جامعه را و اين نقشه نه اختصاص به شما بانوان داشت
بلكه جوانان مردم را همين طور بكشانند به مراكز فساد و آن طور
كه مي خواهند آن ها را تربيت كنند كه اگر چنان چه كشورشان
به دست هركس بيفتد بي تفاوت باشند و يا مُؤيّد .
امام خميني(ره) ، صحيفه ي نور ، ج 14 ، ص130 .

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

تهمت توطئه به امام جواد عليه السلام
قـطـب راونـدى روايـت كـرده كـه مـعتصم جماعتى از وزراء خود را طلبيد و گفت كه در حـق محمّد تقى عليه السلام شـهـادت دروغ دهـيـد و بنويسيد كه او اراده  كرده خروج كند . پس معتصم آن حضرت را طلبيد و گفت : تو اراده ي خروج كردى بر من ، فرمود: به خدا قسم كـه مـن چيزى از اين امر به جا نياوردم ، گفت كه فلان و فلان بر اين كار تـو شهادت مى دهند ، سپـس ايـشان را حاضر كردند گفتند: بله اين نامه هاى تو است كه در اين بـاب نوشته اى ، مـا آنها را از بعض غلامان تو گـرفـته ايم. راوى گفت كه حضرت در صـفـحـه ي ايـوان نشسته بود پـس به سوى آسمان سر بلند كرد و گفت : خداوندا ! اگر اينها دروغ مى گـويـنـد بر من بگير ايشان را ، راوى گفت كه نظر كرديم به آن صفحه ديديم كه سخت بـه جـنـبـش و اضـطـراب درآمـده ، مـى رود و مى آيد و هركس ‍ كه از جاى خود بر مى خيزد مى افـتـد ، مـعـتـصـم گفت : يابن رسول اللّه ! من از آنچه گفتم توبه كردم  ، دعا كن كه خدا اين جـنـبـش را سـاكـن كـند ، گفت : خداوندا ! ساكن گردان اين جنبش را، همانا تو مى دانى كه اين جماعت دشمنان تو و دشمنان من اند. پس ساكن شد .
شيخ عباس قمي رحمة الله عليه ، منتهي الامال، باب يازدهم،فصل سوم ، ص617

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

زنده كردن مرده!
"شـيـخ كـشـى" از "احـمـد بـن عـلى بـن كـلثـوم سـرخـسـى" نقل كرده كه گفت : ديدم مردى را از اصحاب اماميه كه معروف بود به "ابى زينبه" پس سؤ ال كـرد از مـن از "احكم بن بشار مروزى" و از من قصه ي او را پرسيد و از آن اثرى كه در حلق او اسـت ، و مـن ديـده بـودم او را كـه در حـلق او شـبـيه خطى از اثر ذبح بود گفتم كه من چند دفـعـه از او سؤ ال كردم از آن اثر به من خبر نداد. ابوزينبه" گفته كه در زمان حضرت امام محمّد تقى عليه السلام ما هفت نفر بوديم در بـغـداد كـه در يـك حـجـره بوديم ، يك روز "احـكـم" از وقـت عـصـر از مـا نـاپـديـد شـد و در شـب هـم نـيـامـد هـمـيـن كـه اول شب شد توقيعى از حضرت جواد عليه السلام آمد كه رفيق شما آن مرد خراسانى يعنى "احـكـم" مـذبـوح شـده و او را در نمدى پـيـچيده اند و در فلان مزبله(=محل ريختن خاكروبه و زباله) افكنده اند . برويد او را بـرداريـد و بـه فـلان و بـه فـلان چـيـز مـداوا كـنـيـد ، پـس بـه آن مـحـل رفـتـيـم و او را يـافتيم مذبوح و مطروح همانطور كه حضرت خبر داده بود پس او را آورديم و مداوا كرديم به آنچه حضرت فرموده بود پس خوب شد. احمد بن على راوى" مى گويد كه قصه اش آن بود كه "احكم" در بغداد در خانه ي قومى متعه كرده بود پس آن جماعت بر كار او مطلع شدند و او را ذبح كردند و در نمد پيچيده در مزبله افكندند .
شيخ عباس قمي رحمة الله عليه ، منتهي الامال، باب يازدهم،فصل سوم ، ص618

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

ثواب متعه (ازدواج موقت)
اسـتـحـبـاب مـتعه نزد شيعه ثابت است ، بلكه از حضرت صـادق عـليـه السـلام روايت شده كـه فـرمود: از ما نيست كسى كه ايمان به رجعت ما نداشته باشد و حلال نداند متعه كردن را.(1) « وَ عـَنـْهُ عليه السلام : اِنَّ اللّهَ عَزّ وَ جَلَّ حَرَّمَ عَلى شيعَتِنا الْمُسْكِرَ مِنْ كُلّ شَرابٍ وَ عَوّضَهُمْ عَنْ ذلِكَ الْمُتْعَةَ »»( خداوند متعال بر شیعیان ما استفاده از هر چیز مست کننده را حرام نموده و در برابر آن ازدواج موقت را حلال دانسته است.) .(2)و روايـات در فـضـل مـتعه كردن بسيار است از جمله شيخ مفيد رحمه اللّه در «كتاب متعه » روايت كرده از صالح بن عقبه از پدرش كه گفت به حضرت امام محمّد باقر عليه السلام عرض كردم كه آيا براى شخصى كه متعه كند ثوابى هست ؟ فرمود: اگر در اين كار قصدش خدا و امتثال شريعت باشد و مخالفت آن كس كه منع كرده ، تكلم نمى كند با آن زن مـگـر آنـكـه حق تعالى براى او حسنه مى نويسد ، و هرگاه نزديكى كند با او ، حق تعالى به سبب اين ، گناه او را بيامرزد و چون غسل كند به عدد هر مويى كه آب بر او گذشته حق تـعالى مغفرت به او ارزانى فرمايد. راوى گفت : گفتم به آن حضرت از روى تعجب به عـدد هـر مـويـى كـه در بـدن دارد؟! حـضـرت فـرمـود: آرى ! بـه عدد هر مويى كه در بدن دارد.(3)و نـيـز روايـت كـرده از حـضرت صادق عليه السلام كه فرمود : مـردى نيست كـه مـتعه كند سپس غسل كند مگر آنكه حق تعالى خلق فرمايد از هر قطره اى كه از او مى چكد هفتاد ملك كه استغفار نمايد براى او تا روز قيامت و لعنت مى كند اجتناب كننده از آن را تـا زمـانـى كـه قـيـامت برپا شود. (4) و روايت شده كه حضرت ابوالحسن عـليـه السلام نوشت به سوى بعضى از مواليان خود كه اصرار نداشته باشيد در متعه كردن ،آنچه بر شما است اقامت سنت است ، يعنى متعه كنيد به آن قدر كه اقامت سنت شود و مـشـغـول مكنيد خود را به متعه كردن تا آنكه ترك كنيد زنان و فراش خودتان را و آنها را مـعطل گذاريد پس ايشان كافر شوند و نفرين كنند بر كسانى كه امر كردند شما را بر آن و لعنت كنند ما را.(5)
1- ( وسائل الشيعه ) 14/438، چاپ 20 جلدى .          2- ( خلاصة الايجاز فى المتعة ) شيخ مفيد ص42.
3- همان ماءخذ .                 4-
( خلاصة الايجاز فى المتعة ) ص 43.
5-
( وسائل الشيعة ) 14/450، چاپ 20 جلدى .
شيخ عباس قمي رحمة الله عليه ، منتهي الامال، باب يازدهم،فصل سوم ، ص619

www.javni.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

تبديل خاك به طلا !
قطب راوندي از اسماعيل بن عباس هاشمى روايت كرده كه گفت :
روز عيدى خدمت حضرت محمّد جوادعليه السلام رفتم
و به آن جناب از تنگى معاش شكايت كردم ،
آن حضرت مصلاى خود را بلند كرد و از خاك ،
سبيكه اى از طلا گرفت ، يعنى خاك به
بركت دست آن حضرت
پـاره طـلاى گـداخـتـه
شـد سپـس بـه مـن عـطـا كـرد
و من آن را به بـازار بـردم ،‌ شـانـزده مثقال بود .

شيخ عباس قمي رحمة الله عليه ، منتهي الامال، باب يازدهم،ص618

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

توطئه ي مأمون براى دنياگرايى امام جواد عليه السلام .
ابـن شهر آشوب و ديگران از محمّد بن ريان روايت كرده اند كه گفت : مأمون هر حـيـله اي به كار برد  كـه حـضـرت امـام مـحـمـّد تـقـى عـليـه السـلام را مـانـنـد خـود اهـل دنـيـا كـنـد و به لهو و فسوق مايل كند نتوانست و حيله ي او در آن حضرت اثر نكرد تا زمـانـى كـه خـواسـت دخـتر خود را به خانه ي آن حضرت بفرستد و زفاف واقع شد دستور داد صـد كـنـيـز كـه از هـمـه ي كـنـيـزان زيباتر بودند هر كدام جامى در دست بگيرند كه در آن جواهرى باشد . وقتى كه آن حضرت وارد مى شود و در حجله ي دامادى مى نشيند ، به اين شكل او را استقبال كنند . كنيزان به آن دستورالعمل رفتار كردند ، حضرت جواد عليه السلام توجهي بـه ايـشـان نـفـرمـود . مأمون مخارق مغنى را - كه مردى بود خوش آواز و ربـاب مـى نـواخـت و ريش طويلى داشت - طلبيد . مخارق به مأمون گفت : يا اميرالمؤ منين ! اگر مي خواهي ابوجعفر را به امر دنيا مايل كني اين كار در عهده ي من است و من او را كافيم ، پس نشست مـقـابـل آن حـضـرت و آواز خـود را بـلنـد كـرد بـه نـحـوى كـه جـمـيـع اهل خانه به نزد او جمع شدند، پس شروع كرد به نواختن رباب و آواز خواندن ، يك ساعت چـنـيـن كرد  . ديد كه حضرت جواد عليه السلام ابدا توجه نكرد نه به سوى او و نه به طـرف راسـت و چپ خود . پس از آن سر مبارك خود را بلند كرد و فرمود: ( اِتَّقِ اللّه ياذَا الْعـُثْنُون ! )از خدا بترس اى مرد ريش بلند!تا حضرت اين فرمايش فرمود: رباب و مـضـراب از دسـت مـخـارق افـتـاد و ديـگـر نفع و استفاده اي از دست خود نـبـرد تا وفات يافت . مـأمـون از او پـرسـيـد: تـو را چـه شـد؟ گـفت : وقتى كه ابوجعفر به من صيحه زد چنان فزع كردم كه هرگز از آن صحت نخواهم يافت .
شيخ عباس قمي رحمة الله عليه ، منتهي الامال، باب يازدهم،فصل سوم،ص616

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

تبديل برگ زيتون به نقره خالص .
 
ابوجعفر طبرى روايت كرده از ابراهيم بن سعد كه گفت :
حضرت امام محمّد تقى عـليـه السـلام را ديدم
كه دست خود را بر برگ زيتون مى زد
و برگ ها تبديل به نقره مي شدند،
من بـسـيارى از آنها را از
حـضـرت گـرفـتـم و در بازار
خرج كردم و ابدا تغييرى نكرد
يعنى نقره ي خالص
شده بود .

شيخ عباس قمي رحمة الله عليه ، منتهي الامال، باب يازدهم،ص616

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

امام جواد عليه السلام از افكار من خبر داد !
 
قطب راوندي  از حـسـيـن مـكـارى روايـت كـرده كـه گـفـت :
در هنگامى كه حضرت امام محمّد تقى عليه السلام در بغداد بود
داخـل بـغداد شدم و در نزد خليفه در نهايت جلالت بود .
من با خود گفتم كه حضرت جواد عليه السلام
بـا ايـن مـرتبه اي  كـه از حـيـثـ جـلال و غذاهاى لذيذ و غيره
در ايـنـجـا دارد ديگر به مـديـنـه بـر نـخـواهـد گـشـت .
چون اين خيال در خاطر من گذشت ديدم آن جناب سر به زير افـكـند ،
سپس سر بلند كرد در حالى كه رنگ مباركش زرد شده بود
و فرمود: اى حسين ، نان جـو بـا نـمك نيم كوب
در حرم رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم نزد من
از آنچه كه در اينجا مشاهده مى كنى بهتر است .
شيخ عباس قمي رحمة الله عليه ، منتهي الامال،
باب يازدهم،ص606

www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:

 

 ...
اين است كه گنج نيست بي مار ***  هركجا كه رطب بوَد،بوَد خار
هر ناموري كه او جهان داشت ***  بدنام  كني  زهمرهان  داشت
يوسف كه ز ماه عقد مي بست ***   از حقد  برادران  نمي رست
عيسي كه دمش نداشت دودي  ***   مي برد  جفاي  هر جهودي
احمد  كه  سرآمد عرب  بود  *** هم  خسته ي خار  بولهب  بود
ديرست كه تا جهان چنين است *** بي نيش مگس كم انگبين است
نظامي ، ليلي و مجنون ، در شكايت حسودان و منكران ، ص 35

 www.javani.loxblog.com

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

برچسب‌ها:
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

تقدیم به همه ی جوانانی که تصمیم دارند بهار عشق را در بهار عمر آغاز کنند و آن را به دست خزان پيري نسپارند و بهار عمر را در بهار عشق به خداوند در هم تنيده و در اين بهارِ بهاري،مرواريد وصال را در كلبه ي قلب خود محفوظ نگه دارند. تو قدر خرمي نوبهار عمر بدان****خزان گلشن ما را دگر بهاري نيست
نويسندگان
آخرين مطالب
آرشيو مطالب
5 آذر 1394
5 آبان 1394 3 مرداد 1394 3 تير 1394 5 خرداد 1394 3 بهمن 1393 1 مهر 1393 5 خرداد 1393 7 ارديبهشت 1393 7 فروردين 1393 6 فروردين 1393 4 فروردين 1393 3 فروردين 1393 5 آبان 1392 3 آبان 1392 1 مهر 1392 5 ارديبهشت 1392 7 فروردين 1392 4 فروردين 1392 3 فروردين 1392 2 فروردين 1392 1 فروردين 1392 7 اسفند 1391 6 اسفند 1391 5 اسفند 1391 3 اسفند 1391 2 اسفند 1391 7 بهمن 1391 6 بهمن 1391 5 بهمن 1391
امکانات وب